010101 | 1C1F24 | 57606F | 7491B9 | 758897 | 7A9DD5 | 7C7C7C | 8CBDFF |
.
This set of photos, Show is trying to survive this pine tree.
I do not have access this tree to help it !
Date (1): 11.03.2012
Date (2): 12.03.2012
با ديدن اين صحنه ياد شعر كتابهاي دبستانمان افتادم... شعري از آقاي محبت كه اينگونه بود:
در کنار خطوط سیم پیام خارج از ده دو کاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست میدیدند
یکی از روز های سرد پاییزی زیر رگبار و تازیانه باد
یکی از کاج ها به خود لرزید خم شدو روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا خوب درحال من تامل کن
ریشه هایم زخاک بیرون است چند روزی مرا تحمل کن
کاج همسایه گفت با تندی مردم آزار از تو بیزارم
دور شو دست از سرم بردار من کجا طاقت تورا دارم
بینوا راسپس تکانی داد یار بی رحم و بی مروت او
سیمها پاره گشت و کاج افتاد برزمین نقش بست قامت او
مرکز ارتباط دید آن روز انتقال پیام ممکن نیست
گشت عازم گروه پی جویی تا ببیند که عیب کار از چیست
سیمبانان پس از مرمت سیم راه تکرار بر خطر بستند
یعنی آن کاج سنگدل را نیز با تبر تکه تکه بشکستند
شعر را گذاشتم كه يك دور سير كردهباشيم و باشيد در آن دوران و ...
17 May 2012 5:14am
@abed: خیلی لطف کردید
و
خیلی خاطره انگیز بود
.
.
البته من هم یاد این شعر بودم
حتی میخواستم اسم عکس رو بذارم "داستان دو کاج" اما
بخاطر اینکه این دو تا بهم کاری نداشتند
ناگزیر اسم دیگه ای انتخاب کردم
:)
مثل اينكه جناب محبت پس از ساليان، در شعر خود دست برده و تغيير دادهاند كه خواندن آن هم خالي از لطف نيست.
در كنار خطوط سیم پیام خارج از ده دو كاج روئیدند
سالیان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست میدیدند
روزی از روزهای پائیزی زیر رگبار و تازیانه باد
یكی از كاج ها به خود لرزید خم شد و روی دیگری افتاد
گفت ای آشنا ببخش مرا خوب در حال من تأمل كن
ریشههایم ز خاك بیرون است چند روزی مرا تحمل كن
كاج همسایه گفت با نرمی دوستی را نمی برم از یاد
شاید این اتفاق هم روزی ناگهان از برای من افتاد
مهربانی بگوش باد رسید باد آرام شد، ملایم شد
کاج آسیب دیده ی ما هم کم کمک پا گرفت و سالم شد
میوه ی کاج ها فرو می ریخت دانه ها ریشه می زدند آسان
ابر باران رساند و چندی بعد ده ما نام یافت کاجستان
اين هندياند تر است نه؟!
:)
17 May 2012 5:16am
@abed: خیلی خیلی خوب بود
.
بله
.
این یکی با اینکه خیلی بهتره
برای مجموعه عکس بنده
.
اما اون شعر اولیه خیلی آموزنده تره
و
خاطره انگیزیش هم که جای خود
:)
.
.
خیلی ممنونم حضرت عابد
خیلی ممنون
سلام امید جونم همچین نوشتی که چقدر برف آمده!!!!
ماشین خودت کو؟
17 May 2012 5:32am
@سعید: سلام سعیدجونم
.
این حیاط ما نیست که، حیاط همسایه است
.
وگرنه نمی ذاشتم این کاج بنده ی خدا به این روز بیفته
It will live. Trees can withstand more than people.
17 May 2012 5:42am
خیلی جالب بود
من هم بشدت یاد اون شعر دو کاج افتادم
رفتم دنبالش
وقتی برگشتم
دیدم اینجاست
!
من هنوز امیدوارم و معتقدم این سریال پایان خوشی خواهد داشت
17 May 2012 5:59am
@farNaaz: این برف اوله هنوز
.
برف بعدی خیلی سهمگینه
.
.
بله حضرت عابد لطف بزرگی کردند
و
اون شعر خاطره انگیز رو نوشتند
eee e ..
in chera in rikhti shod..
ey baba..
.
انگار به پای اون یکی افتاده
..
17 May 2012 6:28am
@gogoli: بله
.
روزگار همینجوریه دیگه
this picture is very beautiful snowfall. very good shot. a warm hug
17 May 2012 6:35am
اینم دیدی متفاوت به عکس
توی یه روز سرد برفی
کاج سمت راست داره خیلی محترمانه از دیگری درخواست ازدواج می کنه و زانو زده تا حلقه شو بهش بده و درختای دیگه که اطراف هستند دارن از دیدن این صحنه رمانتیک لذت می برن هر چند از اینکه لباس مناسبی ندارن کمی ناراحت هستند
17 May 2012 7:10am
@mohsen: خب
برداشت خیلی جالبی بود
.
معلومه ذهن رمانتیک و خلاقی دارید
:)
Maintenant elle a du fondre ! Je te souhaite une agréable soirée
JP
17 May 2012 7:31am
Great composition . This pine will recover when it will have no more the weight of the snow.
17 May 2012 7:55am
I think it will recover! ... The heavy snow made the bend but not break!
17 May 2012 7:55am
Poor tree is fighting against the snow and wind. I wonder what happens next...?
17 May 2012 8:06am
Les arbres aussi savent faire la prière ! Aujourd'hui, sa révérence est plus marquée!
Bonne journée lumineuse !
17 May 2012 8:08am
I think it will survive.
17 May 2012 8:34am
I love this your narrative hits the spot beautifully.
17 May 2012 8:37am
من که حوصله ندارم تا اخرشو ببینم
فیلمت مخاطب خاصه
با توجه به سوابقت هم احتمالا بقیش هم خوش ساخته
17 May 2012 8:46am
@Mahdi: راستش من معمولا از آدمهایی که خیلی رک و پوست کنده حرف می زنند، خوشم نمیاد
.
اما
این رو گفتم که جمله بعدی رو بدونی بی اغراق میگم
.
"خیلی کامنتت بهم چسبید"
holalala ils vont bientôt se retrouver par terre!!!!!
17 May 2012 8:53am
مجموعه مستند خیلی جالبی در پیش داریم
منتظرم می مونم سرنوشت این درخت رو ببینم
17 May 2012 9:25am
@mimbi: ممنونم
شما لطف دارید
:)
Death and Life make strange bedfellows.
17 May 2012 9:55am
Wow, that must have been a very wet snow!
17 May 2012 10:00am
اتفاقی که توی عکس افتاده خیلی جالبه
کاج سمت راستی سر خم کرده و جلوی کاج سمت چپی تعظیم کرده
چه اتفاق جالبی افتاده
یه عکس مستند و جالب و سرد در این هوای گرم جنوب ;)
17 May 2012 11:24am
@SILV3R WOLF: ممنونم
.
بله
.
بقول حضرت عابد
همان "داستان دو کاج" اینجا تکرار شده
.
خداوند صبرتان دهاد
هنوز مردادماه و ماه رمضان در پیش است
:)
Under the weight of the snow ... almost touching the ground ... Surely with the sun to recover ... A hug, Adela
17 May 2012 11:50am
.
صحنه زیبای دیگری از سریال مستند و 7 قسمتی جبر و اختیار
.
احسنت
.
گر یک نظر به گوشه چشم ارادتی
با ما کنی و گر نکنی حکم از آن توست
.
بسیار دیدهایم درختان میوه دار
زین به ندیدهایم که در بوستان توست
.
گر دست دوستان نرسد، باغ را چه جرم
منعی که میرود، گنه از باغبان توست
.
17 May 2012 12:29pm
امروز مصادف شد با شرمندگی بنده از نهایت لطف و بزرگواری
و تخصیص اوقات ارزشمند جناب "عابد" به این حقیر فقیر سرا پا تقصیر، که نه شاعر است و نه عکاس
.
تا بدانجا رسید دانش من
که بدانم همی که نادانم
.
هر چند که گفته اند
.
ترا گر چه دانش به گردون رسد
ز دانای دیگر شنودن سزد
.
چه گفتند در داستان دراز
نباشد کس از رهنمون بینیاز
.
ضمن تشکر و امتنان بسیار از این نقطه نظرات سودمند و زیبا
و با توجه به کامنت های سروران عزیز، به چند باور شخصی اشاره می کنم
.
در ذهن من همواره عکاسی (با هر ابزاری که در دست عکاس است، دوربین ، تلسکوپ ، ... )، ثبت
هر آنچه در آن مکان و در آن لحظه منحصر به فرد موجود بوده، مطرح بوده
و هر گونه اصلاح در آن را، هنر مکمل دیگری دانسته ام
.
که به نظر من هنر دیگری است و عکاسی نیست، مثل مغز پسته که برای تزئین روی شله زرد میریزند
یا آن را در یک کاسه زیبا، سرو میکنند
.
سخن به ذکر تو آراستن، مراد آن است
که پیش اهل هنر منصبی بود ما را
.
وگرنه منقبت آفتاب معلومست
چه حاجتست به مشاطه، روی زیبا را
.
جیمز نچوی از مشاهیر عکاسی آمریکا و جهان، که از مهمترین جوایز دریافتی وی، میتوان به دریافت پنج بار مدال طلای رابرت کاپا در سالهای ۱۹۸۳، ۱۹۸۴، ۱۹۸۶، ۱۹۹۴ و ۱۹۹۸، دوبار جایزه جهانی عکس مطبوعات و یادبود «یوگن» برای عکاسی بشردوستانه ، دو بار جایزه عکاس برتر پولیتزر و یکی از ۳ برنده جایزه تد در سال ۲۰۰۷، اشاره کرد، عقیده دارد
.
Most of my photos are, “as they were taken”. My goal is to try to keep my photography as photography and not turn it into art. While I do love the retouched photos, I personally think they become art and not photography – "just my opinion".
.
با سپاس مجدد از بذل توجه و محبت تان
و با آرزوی استمرار الطاف و ایده های مفید و پر بار
.
ایام به کام
.
17 May 2012 12:41pm
با تشکر از راهنمایی های ارزشمند همیشگی
.
و کامنت و پیشنهاد اخیر الوصول در مورد
عدم طی طریق در امر کامنتگذاری
.
.
دیر آمدیای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست
.
از روی تو سر نمیتوان تافت
وز روی تو در نمیتوان بست
.
چشمت به کرشمه خون من ریخت
وز قتل خطا چه غم خورد مست
.
سعدی ز کمند خوبرویان
تا جان داری نمیتوان جست
.
ور سر ننهی در آستانش
دیگر چه کنی، دری دگر هست؟
.
17 May 2012 1:23pm
@Universe: ای داد بیداد
.
از قضا سرکنگبین صفرا فزود / روغن بادام خشکی مینمود
;)
@Fahime: بله
اگه یه ذره به هم نزدیکتر بودند
حتما اسم این عکسها رو همون "داستان دو کاج" میذاشتم
a lot more snow today. nice snow pic. not unusual at home though
17 May 2012 3:08pm
Oh dear, the heavy weight of winter for sure.
17 May 2012 4:35pm
Impressive the difference from one day to another !!!! Now the pine tree looks really bad .... Great capture !!
17 May 2012 5:23pm
That has got to be some very wet and heavy snow that is falling! Hopefully the tree will recover.
17 May 2012 5:51pm
In January, we had an ice storm that broke many trees. Nice shot of this snowy scene.
17 May 2012 5:54pm
منتظر فریم بعدی نمی مونم
به سبک مدرنیسم بی روایت جذب همین لحظه می شم
برف باریده است
روی کاغذ خط دار
17 May 2012 6:19pm
@saeede: آفرین
.
اینجوری شاید بهتر بشه زندگی فهمید
:)
This is the second of this serie!! Tomorrow the 3º! jajaja Nice!
17 May 2012 7:41pm
بله
و جالب اینه که مولوی هم مدرن بوده
این غزلشو کامل بخونید
آن مایی همچو ما دلشاد باد
در گلستان همچو سرو ازاد باش
چون ز شاگردان عشقی ای ظریف
در گشاد دل چو عشق استاد باش
گر غمی آید گلوی او بگیر
داد ازو بستان امیر دادباش
..
گاه با شیرین چو خسرو خوش بخند
گه ز هجرش کوه کن فرهاد باش
گه نشاط انگیز همچون گلشنش
گه چو بلبل نال و خوش فریاد باش
...
حاصل اینست ای برادر چون فلک
در جهان کهنه نو بنیاد باش
از رو دیوان نوشتما
عجیب حال ادمو عوض میکنه
17 May 2012 8:16pm
@saeede: عالی بود
.
بنده ارادت خاص دارم خدمت حضرت مولانا
.
.
.
"گرچه من همتای مولانا نی ام / از همان عشاق مولانایی ام"
كامنت جناب "عابد" عالي بود
داستان بسيار زيبايي و آموزنده رو با گذر زمان و ورژن جديد بيان كردن
من به شخصه داستان اولي رو بيشتر دوست داشتم و با خودشون كه گفتند دومي هندي موافقم
عكس هم خيلي خوبه
در تصوير قبل رنگ ها تند تر بود و پنجره ها قرمز من فكر كردم زمان زيادي تا اين عكي گذشته كه بعد از توضيحات فهميدم فرداي اون روز
17 May 2012 8:20pm
@Melody ♫♪: خیلی ممنونم
از توجه شما به همه مطالب
.
.
بعد وقتی یک کوررنگ عکسها رو ادیت کنه
اینجور چیزا پیش میاد دیگه
.
فکر کنم هر روز
رنگ پنجره ها عوض بشه
:)
احسنت بر این قریحه و مضمون
.
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
.
ای صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن درویش بینوا را
.
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر ده قضا را
.
خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را
.
17 May 2012 9:38pm
@fereshteh: بله
.
این عکس صبح زود گرفته شده
خیلی زیباست
یا دیدنش تو این گرما کلی حس خنکی بهم دست داد ...
19 May 2012 4:19pm
1. مرگ این شکلی نیست
2. زندگی هم این شکلی نیست
اینام ی مرحله ن
:)))
21 Apr 2020 3:41am